نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نقاشی؛ همواره بی هیچ ادعائی جستجوگر لحظه های ساده و روان زندگی، دلتنگی ها و شادی ها و گاه ارج نهادن به آدمهای کوچه بازار بوده است، آثار یحیی عبدیا ممکن است در نظر بیننده در محدوده، سبک یا شیوه ای خاص در نقاشی نباشد اما او استاد پرسه زنی در دنیای نقاشی امروزی است، […]
نقاشی؛ همواره بی هیچ ادعائی جستجوگر لحظه های ساده و روان زندگی، دلتنگی ها و شادی ها و گاه ارج نهادن به آدمهای کوچه بازار بوده است، آثار یحیی عبدیا ممکن است در نظر بیننده در محدوده، سبک یا شیوه ای خاص در نقاشی نباشد اما او استاد پرسه زنی در دنیای نقاشی امروزی است، هر شیوه را که به ذهن و ذوقش برسد بلافاصله کارش میکند. وی اکنون سرپرست مرکز آموزشی هنرهای تجسمی هنرمندان است و هنرجویان نقاشی زیر نظر وی آموزش میبینند.
با توجه به اینکه در استانی محروم بودم، دوره نوجوانی هم کار و هم درس میخواندم و علاقه وافر من به نقاشی مرا وا داشت با توجه بضاعت مالی خانواده، اندوخته ای اگر جمع میکردم صرف خرید کتابهای نقاشی میشد و آثار و احوال هنرمندان بزرگ را دنبال مینمودم.
اغلب شرح حال بزرگان هنر نه تنها نقاشی بلکه مجسمه ساز و موسیقی دانان و…. و فراز و نشیبهای زندگی یکایک آنان و مقاومت و پایداریهایشان را میخواندم که به من قوت قلب میداد. به من درس قوت و امیدواری میداد. تنها عاملی که باعث پیشرفت و موفقیت آنان گردیده بود استعداد و اعتقاد آنان به هنر و حرفهشان بوده و من هم یکه و تنها و تشویق خانواده و دوستان در زمینه طراحی و نقاشی گام برداشتم.
حاصل مطالعه، تمرین، ممارست و نوعی ریاضت شیرین عاشقانه است که باید آن را تحمل کرد. کسی که میخواهد کار کند باید آنقدر آگاهی و دانشش را بالا ببرد و در دستش توانایی ایجاد کند که با هر چیزی بتواند کار کند.
انگیزه من از تعلیم شاگردان در واقع زندگی کردن با علاقمندانی است که هم خودم به آنها آموزش میدهم و در مقابل آنان نیز با کارهایشان اغلب به من آموزش میدهند، این رابطه دو طرفه باعث شده من در کنار رشد و خلاقیت و ذوق شاگردانم شکوفا شوم، اغلب آنها دارای زمینههای در کار نقاشی هستند.
اغلب کار آموزش بیشتر جنبه عاطفی و معنوی دارد تا مادی، بیراه و اشتباه نگفتهام چون با وقت و دقتی که در کنار هنرجویانم صرف میکنم، اگر برای خودم تابلو بکشم، سود مادی آن قابل قیاس با مواجه ماهیانه هنرجویان نخواهد بود اما من ترجیح میدم درکنار هنرجویانم باشم که از هم یاد بگیریم، این انگیزه من بود والان هم هست و خواهند ماند.
من رئال و امپرسیونیسم کار میکنم و به این سبکها علاقه خاصی دارم چرا چون چیزی است که واقعیت دارد و سبکهای خیلی مشکلی هستن و بسیار سخت به دست می آیند.
به نظر من امروزه مدرنترین نقاشها بچهها هستند، من وقتی سرکلاس به نقاشی بچهها نگاه میکنم اینقدر ایدههای جالب توی آنهاست، چون اینها مدرنترین نقاشان روی زمین هستند، دلیلش اینکه برای مردم نمیکشند، هیچکس مخالف مدرنیته نیست ولی آیا میشه به سادگی یه چیز مدرن کشید که مردم بتوانند درک کنند؟ شما هر چیز مدرنی رو بخوهید بسازید ولی با مردم ارتباط پیدا نکنه محکوم به شکست خواهد بود، درب هنر هیچوقت بسته نیست، امروزه در مدرن میگویند طرح نباشه، رنگها هرچیزی که دلت میخواهد معنای نخواهد داشت.
در ۶ سال اخیر تونستم۶ تا نمایشگاه که میشه گفت سالی یک نمایشگاه برای هنرجویانم برگزار نمایم و با این کارتوانستم افراد علاقهمند زیادی را وارد این عرصه کنم.
مردم و قتی به دیدن آثار در نمایشگاه میآیند باتوجه به اینکه تابلوها رئالیسم و بر گرفته دل مردم و از کوچه بازارهای کشورمون بودند، با شوق بازدید میکردند و کلی خاطره برایشان زنده میشد و شور و هیجانی در اونجا بر پا میشد و این مردم انگیزه من را به ادامه کار دو چندان میکند.
یک محصول ممتاز نقاشی بایستی از لحاظ رنگ آمیزی، اصول پرسپکتیو وآناتومی عالی و دقیق باشد و ظرافت همه عناصر موجود در یک اثر نقاشی حائز اهمیت است.
عاشقشونم
عشق
پشت کردن به مردم که دوستدار هنر هستند *دوای افسردگی؟
کار
مقاومت
خودشو آزار میده
دوست داشتنی
زیبا نیست
سایههای زیبا *موسیقی؟
اصیل ایرانی
بی نظیر
باید مختلف باشه
*تابلوهای گوشه انبار؟
بی انصافی
قطعا جنون میگیرم
سه تار
گاه گاهی
نوازنده میشدم
چندین بار
آدم های نترس
غافلگیری
آرزوی موفقیت برای همه
این مطلب بدون برچسب می باشد.