خروج از تله جنگ و بازسازی قدرت نرم ایران *مهدی سیف تبریزی

تهران- عملیات موشکی «وعده صادق۲» که شب گذشته و با استفاده از۲۰۰ موشک بالستیک و مورد اصابت قراردادن اهدافی در همه اراضی سرزمین‌های اشغالی انجام شد، نشانی واضح از اراده محکم نظام در برخورد با هرگونه عبور از خطوط قرمر ترسیم شده خود دارد.

پس از به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان توسط رژیم صهیونیستی در منطقه ضاحیه بیروت و عبور تل‌آویو از یکی از مهم‌ترین خطوط قرمر ترسیم شده ایران در درگیری‌های یک سال گذشته در غزه و لبنان به نظر می‌رسید وقت آن رسیده باشد تا نظام جمهوری اسلامی به‌منظور تقویت سیاست بازدارندگی خود، ایجاد نظم نوین امنیتی در منطقه غرب آسیا و حفاظت از شبکه محور مقاومت به‌عنوان رهبر و پشتیبان این جبهه تغییراتی را در سیاست‌های خود نسبت به چالش‌های منطقه‌ای ایجاد کند.
بر همین اساس بود که عملیات موشکی «وعده صادق۲» شب‌گذشته محقق شد تا به متجاوزان صهیونیستی نشان دهند اراده محکم نظام در برخورد با هرگونه عبور از خطوط قرمر ترسیم شده ایران، در حد سخن نبوده و هرگاه لازم باشد، پاسخ سخت داده خواهد شد.

از ابتدای شروع عملیات طوفان‌الاقصی در مهرماه پارسال تا کنون رژیم سفاک صهیونیستی بیش از ۴۰ هزار انسان بی‌گناه را در باریکه غزه به شهادت رسانده و شبکه مقاومت را با همکاری ایالات‌متحده و پشتیبانی کشورهای غربی تحت شدیدترین فشارها قرار داده است. در این مدت جمهوری اسلامی تلاش کرد با مدیریت بحران و رفتاری عقلانی از تشدید تنش در منطقه غرب آسیا بکاهد و وارد هرگونه درگیری نظامی مستقیم با رژیم صهیونیستی نشود زیرا موجب تشدید تنش و شعله‌ورشدن آتش درگیری‌ها در منطقه و فراتر از آن می‌شود.

اطمینان تل‌آویو در عدم پاسخگویی ایران در زمان و مکان مناسب به دلیل برداشت اشتباه دستگاه اطلاعاتی رژیم مبنی‌بر تثبیت گفتمان تله جنگ در ایران از طریق عملیات سنگین رسانه‌ای موجب شد، تا این رژیم طرح و برنامه‌های عملیاتی خود در حذف و ترور فرماندهان میدانی و کادر رهبری حزب‌الله اجرایی کنداما نتانیاهو به دلایل عدیده‌ای از جمله عدم موفقیت در دست‌یابی به اهداف اعلامی خود و همچنین فرار از مشکلات داخلی، تلاش در گسترش جنگ به همه منطقه غرب آسیا و گشودن پای شرکای غربی خود به‌ویژه ایالات‌متحده به تنش‌های منطقه‌ای به‌ویژه درگیری با ایران را در سر می‌پروراند.

در آن زمان به نظر می‌رسید عدم مداخله مستقیم ایران در هرگونه درگیری نظامی و نیفتادن در «تله جنگ» که از سوی نتانیاهو برای ایران ترسیم و طراحی شده بود تصمیم درستی از سوی قوه عاقله نظام بوده است اما روند روبه رشد درگیری‌ها و اقدامات رژیم‌صهیونیستی در عبور مرحله‌ای از خطوط قرمز امنیتی ایران و ترور مستشاران نظامی و دیپلمات‌های کشورمان در سوریه و لبنان در نهایت به تصمیم بزرگ نظام و اجرای عملیات موشکی «وعده صادق ۱» منجر شد.

هدف از اجرای این عملیات، ترسیم خطوط قرمز جدید و تقویت سیاست بازدارندگی ایران در تقابل با رژیم‌صهیونیستی بود. ایران با اجرای این عملیات حساب‌شده و مورد هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی، بر خواسته خود مبنی‌بر عدم گسترش جنگ فراگیر منطقه‌ای در آن برهه زمانی تاکید کرد.

معادلات منطقه‌ای زمانی دچار تغییرات گسترده شد که رژیم اسرائیل در عملیاتی دیوانه‌وار و تحریک‌کننده اقدام به ترور «شهید اسماعیل هنیه» رهبر جنبش سیاسی حماس در تهران کرد. در این شرایط ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت و مغز متفکر آن قاعدتا نمی‌توانست نسبت به اقدامات خصمانه و ترور یکی از موثرترین رهبران محور مقاومت که از سوی دیگر مهمان دیپلماتیک ایران بود ساکت بماند و باید در این خصوص تصمیمی سرنوشت‌ساز اتخاذ می‌کرد.

هم‌زمانی این چالش و روی‌کار آمدن دولت جدید در ایران، باردیگر موجب مطرح‌شدن و برجسته‌سازی گفتمان «تله جنگ» در بین برخی سیاسیون و کارشناسان حوزه امنیت و روابط بین‌الملل شد. از سوی دیگر رهبران کشورهای غربی با تماس‌های دیپلماتیک خود از ایران خواستند به منظور به نتیجه رسیدن هرچه سریعتر مذاکرات صلح در فلسطین از هرگونه اقدام تلافی‌جویانه که موجب گسترش تنش در منطقه می‌شود جلوگیری کند.

اطمینان تل‌آویو در عدم پاسخگویی ایران در زمان و مکان مناسب به دلیل برداشت اشتباه دستگاه اطلاعاتی رژیم مبنی‌بر تثبیت گفتمان تله جنگ در ایران از طریق عملیات سنگین رسانه‌ای موجب شد، تا این رژیم طرح و برنامه‌های عملیاتی خود در حذف و ترور فرماندهان میدانی و کادر رهبری حزب‌الله را اجرایی کند. ترور و شهادت سید سرافراز مقاومت به طور حتم یکی بزرگ‌ترین و جبران ناپذیرترین ضربات اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی به شبکه مقاومت در دو دهه گذشته بوده است.

از همین‌روی دستگاه تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کشور، با اتخاذ تصمیمی به موقع و مقتدارنه با طراحی و اجرایی عملیات «وعده صادق۲» و خروج از تله امنیتی به نام تله‌جنگ که از سوی رژیم در مقابل سران کشور پهن شده بود به نظر می‌رسد توانسته‌ تا حد زیادی بازدارندگی امنیتی کشور را به سطح قابل قبولی بازگرداند.

 

تصویر ذهنی بازوی قدرت ایران

اما آنچه که پس از انقلاب روی داد و دل‌های ملت‌های مسلمان را به سوی انقلاب اسلامی و ایران متمایل کرد تصویری بود که از سوی رهبران و کارگزاران نظام در بر افراشتن پرچم دفاع از مظلوم و مقابله با هرگونه ظلم و ستمگری به جهان به ویژه ملت‌های تحت ظلم مسلمان صادر شد. این تصویر دقیقا همان قدرت نرم جمهوری اسلامی است که دشمنان ایران در بیش از ۴۰ سال گذشته سعی در تخریب آن در منظر جوامع اسلامی داشته‌اند.

اینکه ملت‌های مسلمان و دیگر آزادی‌خواهان جهان فارغ از دولت‌ها و حکومت‌ها چشم و گوش خود را به سمت «ام‌القرای» جهان اسلام دوخته‌اند و تنها راه آزادی خود را بهره‌گیری از الگوی اخلاقی و عملی انقلاب اسلامی می‌بینند توان بازیگری مضاعفی را برای دولت ایران در عرصه بین‌الملل ایجاد می‌کند.

این فرایند ایجاد قدرت نرم که همانا توانایی دستیابی به اهداف مطلوب از طریق جلب حمایت افکار عمومی جوامع هدف و نخبگان و اقناع اذهان به جای اعمال فشار است رکن بسیار مهمی از قدرت یک کشور را تشکیل می‌دهد. قدرتی که از منابع فرهنگ، عقاید، باورها و آداب و سنن اجتماعی نشات می‌گیرد و امروزه این قدرت با پیشرفت روزافزون وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی در عرصه روابط بین‌الملل و نقش‌آفرینی واحدهای سیاسی پیدا کرده است.

از همین رو چگونگی بهره‌مندی از این ظرفیت بالقوه که به واسطه چند دهه راهبری هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در کنار تلاش و مجاهدت مستشاران فرهنگی و نظامی به‌دست آمده از اهمیت زیادی برخوردار است.

همه اعضای جبهه مقاومت و ناظران بیرونی، نظام جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین پشتیبان فعالیت‌ها و اقدامات ‌محور مقاومت علیه اشغالگری رژیم‌صهیونیستی می‌دانند که به وقت لزوم و در شرایط سخت توان حمایت از شبکه نیروهای خود را در یمن، عراق، سوریه، لبنان، کرانه باختری و باریکه غزه دارد. در سال‌های گذشته این تصویر ذهنی بر انتخاب‌ها، فرآیندهای تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری جوامع اسلامی فارغ از نسبت آنان با جامعه ایرانی اثر گذار بوده است.

از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی و حمایت‌های سیاسی و دیپلماتیک ایران از مردم مظلوم فلسطین در جوامع بین‌المللی شاهد پر رنگ شدن و تقویت این تصویر در اذهان مردم آزاده جهان از ایالات‌متحده تا قلب اروپا بودیم.

تا پیش از عملیات موشکی دیشب رزمندگان اسلام، اوج اقتدار این قدرت نرم را می‌توانستیم در عملیات «وعده صادق۱» مشاهده کنیم؛ جایی که مردم مظلوم فلسطین با دیدن موشک‌های ایرانی اشک شوق ریخته و از رهبری، مردم و دولت ایران سپاسگذاری کردند؛. اما دیشب تصاویر شادی و غرور مردم غزه، لبنان، اردن، عراق، یمن، … و عرض ارادت آنان به رهبری و ملت ایران نشان از تقویت تصویر ذهنی و قدرت نرم ایران داشت. قدرتی که می‌تواند پشتیبان محور مقاومت در هر نوع بازیگری فعال در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی باشد.

با این حال، عدم اقدام مناسب علیه رژیم‌صهیونیستی پس از ترور شهید هنیه در تهران با وجود وعده‌های داده شده مبنی‌بر انتقام سخت از سوی مقام‌های رسمی کشور این شائبه را در میان مردم فلسطین ایجاد کرده بود که شاید تهران براساس برخی سیاست‌بازی‌ها پشت نیروهای مقاومت را خالی کرده است.

این گزاره، زمانی شدت گرفت که با شیطنت برخی رسانه‌ها، سخنان رئیس‌جمهوری ایران در حاشیه نشست سالانه سازمان ملل، به اشتباه «سازش به اسرائیل» تعبیر شد و هم‌زمان چند عملیات سنگین امنیتی و نظامی علیه محور مقاومت به وقوع پیوست و برخی همچنان از اجتناب ایران از گرفتار شدن در «تله جنگ» سخن به میان می‌آوردند.

تعلل در هرگونه پاسخ‌گویی مناسب در برابر اقدام سفاکانه رژیم‌صهیونیستی می‌توانست ضربه‌ای سخت به قدرت نرم، تصویر ذهنی و افکار عمومی جامعه لبنان در ابتدا و جوامع اسلامی، مردم آزادیخواه جهان و در نهایت افکار عمومی داخلی در خصوص میزان قدرت، خواست و اراده ایران در حمایت از نیروهای تحت حمایت خود در شرایط و موقعیت‌های حساس وارد کند.

رهبری نظام با تصمیم به موقع و خردمندانه خود در اجرایی عملیات غرور آفرین وعده صادق۲ نه تنها بر معادلات امنیتی منطقه تاثیر بسزایی گذاشت بلکه با تغییر جهت «معادله ترس» که رژیم‌صهیونیستی با انجام ترورهای متعدد سعی در تعمیم آن به کل جبهه مقاومت داشت، به سمت سرزمین‌های اشغالی از یک سو و بالابردن روحیه در بین مردم منطقه، نه تنها تصویر ذهنی مخدوش شده را به بهترین شکل ممکن ترمیم کرد بلکه در بلندمدت تامین‌کننده قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران در میان جامعه اسلامی شد./ایرنا