نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
مادران با درک نیازهای عاطفی نوجوانان، میتوانند از طریق حمایت، گفتوگو و ایجاد فضای اعتماد، به شکلگیری هویت مستحکم و متعادل آنها کمک کنند. به گفته دکتر روزبهانی، روانشناس بالینی، در دوران حساس نوجوانی، عشق بیقید و شرط مادرانه میتواند نقش مهمی در شکلگیری هویت فرزندان ایفا کند. این محبت به همراه هدایت مناسب، نوجوانان را در مسیر رشد و بلوغ عاطفی و روانی هدایت میکند.
گروه ایرنا زندگی – دوران نوجوانی یکی از پیچیدهترین و حساسترین مراحل زندگی هر فرد است که با چالشهای متعددی در زمینههای هویتی، اجتماعی و روانی همراه است. در این دوره، نوجوانان در حال شکلگیری هویت خود و به دنبال درک جایگاهشان در جامعه و ارتباطات خود هستند. نقش والدین، بهویژه مادران، در هدایت نوجوانان در این مسیر حیاتی است. در گفتوگویی با دکتر حسین روزبهانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه، به بررسی نقش والدین، بهویژه مادر، در شکلگیری هویت نوجوانان پرداختهایم. روزبهانی نکات ارزشمندی درباره نحوه تعامل والدین با نوجوانان و تأثیر آن بر رشد هویت و اعتماد به نفس آنها مطرح کرده است.
چالشهای هویتی نوجوانان
حسین روزبهانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه، به اهمیت نقش والدین، بهویژه مادران، در دوران حساس نوجوانی میپردازد. او توضیح میدهد که این دوره یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فرد است، چرا که نوجوان در تلاش برای شناخت خود و جایگاهش در جامعه است. عدم مواجهه صحیح با چالشهای این دوران میتواند منجر به مشکلات جدی در شکلگیری هویت فرد شود.
روزبهانی با اشاره به تأثیر رفتارهای والدین بر روند هویتیابی نوجوان، بیان میکند که مداخلات بیش از حد یا حل مشکلات بهجای فرزند، مسیر رشد طبیعی او را مختل میکند. در نتیجه، هویت نوجوان به درستی شکل نمیگیرد و سه نوع هویت مشکلدار ممکن است پدید آید.
نخستین نوع، هویت زودرس است. در این حالت، والدین بهجای اینکه نوجوان را تشویق به حل مسائل کنند، خودشان وارد عمل میشوند. چنین نوجوانانی در آینده توانایی تصمیمگیری مستقل را از دست میدهند و همواره به دیگران وابسته خواهند بود. برای مثال، در انتخاب رشته تحصیلی یا مسیر شغلی، به خواسته دیگران عمل میکنند و ممکن است احساس نارضایتی و حتی شکست را تجربه کنند.
نوع دوم، هویت دیررس است. در این وضعیت، نوجوان به دلیل عدم مواجهه با چالشها یا عدم مسئولیتپذیری، به شخصیتی وابسته تبدیل میشود. این افراد در روابط شخصی و حرفهای خود نمیتوانند استقلال لازم را داشته باشند و منتظر هستند دیگران مشکلاتشان را حل کنند. چنین وابستگیای میتواند زمینهساز مشکلات جدی در آینده شود.
سومین و بدترین حالت، هویت آشفته است. نوجوانانی که نه با چالشهای دوران خود مواجه شدهاند و نه از حمایت مناسب برخوردار بودهاند، دچار سردرگمی میشوند. این افراد نمیدانند چه کسی هستند، چه میخواهند و چه مسیری را باید انتخاب کنند. در نتیجه، مشکلاتی در تصمیمگیری، روابط و سایر جنبههای زندگی آنها پدیدار میشود. به گفته روزبهانی، بسیاری از اختلالات روانی در بزرگسالی ریشه در چنین هویتی دارد.
او تأکید میکند که والدین، بهویژه مادران، باید نقش یک راهنما را ایفا کنند، نه مداخلهگر یا نصیحتکننده. اگر به نوجوان اجازه داده شود که با چالشهای خود روبهرو شود و راهحلها را خودش بیابد، هویتی سالم و قوی در او شکل خواهد گرفت که پایهای برای موفقیتهای آینده او خواهد بود.
تفاوت نقش والدین در تربیت پسران و دختران در دوران نوجوانی
روزبهانی درباره تفاوت نقش والدین در تربیت دختران و پسران در دوران نوجوانی توضیح می دهد که در دوران نوجوانی، دختران تمایل بیشتری به صحبت با مادران خود دارند. این ارتباط نزدیکتر به مادر، به دلیل اشتراکات جنسیتی و امکان بحث آزادانهتر درباره موضوعات حساس مانند تغییرات جسمی و جنسی است. مادر بهعنوان منبع اطلاعات و حمایت، نقشی حیاتی در این دوره ایفا میکند.
در مقابل، پسران در این دوره به پدران خود گرایش بیشتری دارند. حضور پدر بهعنوان فردی همدل، حمایتگر و پاسخگو، این امکان را فراهم میکند که نوجوان پسر بتواند مسائل و دغدغههایش را به راحتی مطرح کند. به گفته روزبهانی، این ارتباط نزدیک با پدر در زمینه شکلگیری هویت جنسی و فردی پسران بسیار تأثیرگذار است.
یکی از موضوعات مهمی که در دوران نوجوانی پیش میآید، نیاز به آگاهی درباره مسائل جنسی است. روزبهانی تأکید میکند که در این زمینه، نقش مادر برای دختران و نقش پدر برای پسران پررنگتر میشود. نوجوانان باید اطلاعات صحیح و سالم را از والدین خود دریافت کنند تا نیازی به جستجو در منابع نامعتبر مانند فضای مجازی نداشته باشند. این اطلاعات، پایهای برای شکلگیری هویت جنسی سالم و پیشگیری از مشکلات احتمالی در آینده است.
به گفته روزبهانی، در دوران کودکی، نقش مادر غالب است و مادر بهعنوان فردی که مراقبت و حمایت عاطفی بیشتری ارائه میدهد، تأثیر بیشتری بر فرزندان دارد. نقش پدر در این دوره بیشتر به بازی و تعاملهای غیررسمی محدود میشود. اما در دوران نوجوانی، نقشها متمایزتر میشود و تأثیر جنسیت در این تفاوتها نمود بیشتری پیدا میکند.
عشق بدون قید و شرط؛ بنیادیترین نیاز نوجوان
با روزبهانی درباره راهکارهای تقویت اعتماد به نفس در نوجوانان از طریق ارتباط صمیمانه صحبت کردیم. وی تأکید میکند که نحوه تعامل والدین با فرزندان، تأثیر عمیقی بر شکلگیری اعتماد به نفس و عزت نفس آنها دارد.
روزبهانی معتقد است که عشق والدین به نوجوان باید بیقید و شرط باشد. او توضیح میدهد که والدینی که محبت خود را مشروط به رفتار یا موفقیتهای خاصی میکنند، آسیبهای جدی به اعتماد به نفس فرزندان وارد میکنند. بهعنوان مثال، اگر والدین به فرزند خود بگویند: “اگر در امتحانت موفق شوی، دوستت دارم” یا “اگر اتاقت را تمیز کنی، مورد تأیید من هستی”، این پیام را منتقل میکنند که ارزشمندی فرزندشان وابسته به عملکرد اوست. این نگرش ممکن است باعث شود نوجوان در آینده تنها بر اساس تأیید دیگران احساس ارزشمندی کند و به فردی تأییدطلب تبدیل شود.
تقویت مثبت و تحسین به موقع
یکی از مهمترین توصیههای روزبهانی به والدین، توجه به موفقیتهای کوچک فرزندان است. او میگوید که نباید تنها اقدامات بزرگ فرزندان مورد تشویق قرار گیرد، بلکه رفتارهای کوچک مثبت نیز باید تحسین شوند. بهعنوان مثال، اگر نوجوان مسئولیتی کوچک را به خوبی انجام داد، والدین باید او را تحسین کنند تا اعتماد به نفسش تقویت شود. همچنین، والدین نباید نگران “پررو شدن” فرزند باشند، زیرا این تفکر نادرست میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس او شود.
در مقابل، برخورد منفی والدین با اشتباهات نوجوان میتواند تأثیری مخرب داشته باشد. روزبهانی از اصطلاح “چراهای مواخذهای” یاد میکند و توضیح میدهد که عباراتی مانند “دیدی گفتم این کار را نکن؟” یا “چرا گوش ندادی؟” باعث تخریب عزت نفس نوجوان میشود. به جای این برخوردها، والدین باید به فرزندشان بگویند: “اشکالی ندارد، همه ممکن است اشتباه کنند. تو توانایی انجام کارهای بزرگی را داری.”
تشویق متناسب با دستاوردها
این روانشناس بالینی تأکید میکند که تشویقها باید متناسب با اندازه دستاوردها باشد. اگر نوجوان در امتحانی موفق شد، لازم نیست والدین با پاداشهای بسیار بزرگ مثل خرید گوشی یا هدیههای گرانقیمت او را تشویق کنند. این کار انتظارات غیرواقعی ایجاد میکند و ممکن است نوجوان در آینده برای کوچکترین تلاشها، پاداشهای غیرمنطقی طلب کند. از سوی دیگر، تشویق نکردن یا بیتوجهی به موفقیتهای فرزند نیز به همان اندازه مخرب است.
سمی بودن مقایسه
یکی از آسیبزاترین رفتارهای والدین، مقایسه فرزندان با دیگران است. روزبهانی اظهار میکند که مقایسههایی مانند: “پسر خالهات در درس ریاضی بهتر است” یا “دوستت ببین چقدر موفق است”، تأثیری منفی بر عزت نفس نوجوان دارد. این مقایسهها نه تنها باعث نفرت نوجوان از فرد مقایسهشده میشود، بلکه در درازمدت احساس نقص و شرم را در او تقویت میکند. این احساس ممکن است منجر به ترس از شروع کارهای جدید و در نتیجه انفعال شود.
روزبهانی تأکید میکند که والدین باید ارتباطی صمیمانه، بدون قید و شرط و مبتنی بر تقویت مثبت با فرزندان خود برقرار کنند. توجه به موفقیتهای کوچک، اجتناب از مقایسه و برخورد صحیح با اشتباهات، از مهمترین عوامل در تقویت اعتماد به نفس نوجوانان هستند. این رویکرد نه تنها به رشد سالم روانی فرزندان کمک میکند، بلکه زمینهساز موفقیت آنها در آینده خواهد بود.
نقش مادر در انتخاب دوست و مسیرهای اجتماعی نوجوانان
روزبهانی در مورد نقش مادر در هدایت نوجوانان به سوی انتخاب دوستان مناسب و مسیرهای اجتماعی درست میگوید:«مادر میتواند بهعنوان یک راهنما و همراه، نقش بسیار مهمی در زندگی اجتماعی نوجوان ایفا کند. اولین قدم این است که مادر با دوستان و خانواده دوستان فرزند خود آشنا شود. دعوت از دوستان نوجوان به خانه و برقراری تعامل با خانواده آنها میتواند به شناخت بهتر کمک کند و مادر را در ارزیابی درست روابط فرزندش یاری دهد.»
روزبهانی به اهمیت اشتراک تجربیات مادر با نوجوان نیز تأکید میکند: «مادر میتواند با استفاده از مثالهایی از تجربیات شخصی خود، راهنماییهای ارزشمندی ارائه دهد. مثلاً تعریف کند که در گذشته چه دوستانی داشته و چگونه توانسته تأثیرات مثبت یا منفی آنها را مدیریت کند. این کار نه تنها باعث انتقال تجربه میشود، بلکه اعتماد متقابل میان مادر و نوجوان را تقویت میکند.»
او همچنین خاطرنشان میکند که برخی والدین از بیان گذشته خود خودداری میکنند زیرا تصور میکنند این کار ممکن است باعث جسارت بیش از حد در فرزند شود. در حالی که چنین گفتگویی میتواند فرصت یادگیری ارزشمندی برای نوجوان باشد و او را از تکرار اشتباهات باز دارد.
در نهایت، روزبهانی تأکید میکند که همراهی و حمایت مادر، بدون ایجاد محدودیت یا کنترل بیش از حد، میتواند نوجوان را در برابر آسیبهای اجتماعی محافظت کند و او را به سوی روابط سالم و انتخابهای اجتماعی درست هدایت کند.
اهمیت آگاهیبخشی مادر به نوجوان درباره شرایط تهدیدآمیز
این روانشناس بالینی تأکید میکند که در دوره نوجوانی، مادر باید بهجای تغییر دادن فرزند، نقش یک راهنما را ایفا کند. او توضیح میدهد که دوران نوجوانی تفاوتهای عمدهای با کودکی دارد؛ زمانی که هرچه والدین میگفتند، کودک بهراحتی میپذیرفت. اما در نوجوانی این روش دیگر کارساز نیست و نیاز به تغییر رویکرد وجود دارد.
یکی از نکات کلیدی که روزبهانی به آن اشاره میکند، افزایش آگاهی والدین است. بهعنوان مثال، در موضوعاتی نظیر فضای مجازی، مادران باید دانش خود را بهروز کنند. اگر این امکان برایشان وجود ندارد، باید از متخصصان یا افراد آگاه کمک بگیرند. او هشدار میدهد که اگر مادر بدون آگاهی کافی مستقیماً وارد عمل شود، ممکن است باعث فاصله گرفتن نوجوان از او شود.
روزبهانی معتقد است که مادران میتوانند با استفاده از شیوههای صحیح تربیتی و ارتباطی از جمله پرهیز از مقایسه، پذیرش اشتباهات نوجوان و سرزنش نکردن، تشویق به استقلال و ارتباط صمیمانه و بدون قید و شرط تأثیر بسزایی در تقویت هویت سالم و قوی فرزندان خود داشته باشند.