جویندگان روزی در سطل های زباله  *کورش سهرابی-روزنامه نگار

یکی از اعضای مسوولیت شناسش عکسی از یک شهروند که در سطل زباله به دنبال روزیش می گشت را با این مضمون که این کار “چهره‌ی متوازن و زیبای شهر” را مخدوش کرده است در معرض دید سایر اعضا قرار داده بود. اما به راستی کدام چهره ی زیبای شهر را؟ شاید نوشتن در مورد […]

یکی از اعضای مسوولیت شناسش عکسی از یک شهروند که در سطل زباله به دنبال روزیش می گشت را با این مضمون که این کار “چهره‌ی متوازن و زیبای شهر” را مخدوش کرده است در معرض دید سایر اعضا قرار داده بود.

اما به راستی کدام چهره ی زیبای شهر را؟ شاید نوشتن در مورد پدیده ی زباله گردی یا زباله خواری، آن چنان که باید و شاید، نه مهم است و نه حساسیتی در بین متولیان امر ایجاد می کند و بایستی آن را مانند بسیاری از معضلات زندگی در شهرها پذیرفت.

اما حالا دیگر لازم نیست کسی برای این که شناخته نشود و چهره ی زیبای شهر را بیش از این مخدوش نکند؛ شبانه به سراغ سطل های زباله برود. در مکان هایی که معمولاً محل فعالیت میوه فروش ها و سالن های غذاخوری و هتل ها و رستوران هاست، به وفور شهروندانی را می بینیم که نه برای تفریح و گذران اوقات فراغت و زشت کردن سیمای زیبای شهر، بلکه برای پیدا کردن میوه ای پلاسیده یا باقیمانده ی غذایی که بسیاری از ما قدرش را نمی دانیم، تا نیم تنه در سطل های جمع آوری زباله فرو رفته اند.

زنان و کودکان و گاه سالمندانی که بایستی باقیمانده ی عمرشان را بدون دغدغه و با فراغ خاطر بگذرانند اما با کمری خمیده و چهره های در هم شکسته از جور روزگار، به دنبال سیر کردن شکم خود یا فرزندانشان هستند. این پدیده قابل انکار و تکذیب و لاپوشانی هم نیست وکم کم دارد به شکل یک عادت روزمره هم برای مسوولین و هم برای سایر شهروندان در می آید.

شوربختانه به دلیل آن چه که به آن فاصله طبقاتی گفته می شود، افراد زیادی از شهروندان به زیر خط فقر سقوط می کنند که برای تامین ضروریات زندگی روزمره و به عبارتی دیگر، زنده ماندن به هر کاری دست می زنند و چهره‌ی پنهان و زشت فقر هم خودش را درون سطل های زباله به نمایش می گذارد. بدون شک، این افراد که شهروندان این مملکت هستند، در قانون اساسی دارای حق و حقوقی خواهند بود. فرزندانی و خانواده‌ای هم دارند که ممکن است به دلیل شرایط به وجود آمده برایشان، نتوانند به مانند سایر شهروندان از امکانات آموزشی و بهداشتی و اجتماعی…. بهره‌مند شوند و حتی دیده شده که تعدادی هم از این افراد، بی خانمان هستند و در آلونک هایی در حاشیه‌ی شهر زندگی می کنند.

در حالی که بیشتر مردم به دلیل شرایط به وجود آمده در خصوص بیماری کرونا، حتی با رعایت موازین بهداشتی در حد وسواس گونه‌ی آن در مورد تهیه و مصرف مواد غذایی و خوراکی ها هم ممکن است دچار بیماری شوند، این افراد بدون رعایت هیچ گونه موازین بهداشتی مبادرت به جمع آوری پسمانده های مواد غذایی ریخته شده در سطل های زباله می کنند که سلامتی خود و افرادی که از این مواد ارتزاق می کنند را به شکل جدی تهدید می کند و به دلیل ناتوانی در تامین هزینه های دارو و درمان، ممکن است دچار عوارض حاد ناشی از مصرف پسمانده های غذایی شوند.

علاوه بر این ممکن است خود یا فرزندانشان هم در میان مردم و اجتماع و هم سالانشان مورد تمسخر و تحقیر قرار گیرند که لطمات روحی و روانی جبران ناپذیری برآنان به جای خواهد گذاشت.

با توجه به این که به نظر می رسد آمار واقعی از این افراد در دست نباشد، ایجاد پویش هایی برای یاری رساندن به این افراد که عضوی از پیکره‌ی ما هستند می‌تواند تا حدودی آنان را از این شرایط خارج کند.

به عنوان نمونه می توان با بررسی این مورد که این افراد در کدام مناطق یا محلات شهر فعالیت می کنند و ساکن هستند نسبت به ایجاد مکان هایی برای قراردادن مواد غذایی سالم اقدام کرد تا هر کس هر اندازه از توان مالیش ساخته است به این پویش کمک کند تا هم کرامت و شخصیت آنان حفظ شود و هم به مواد غذایی سالم دسترسی داشته باشند. وظایف نهادهای حمایتی که در قانون، شرح وظایف و مسوولیت هایشان در قبال این قشر از افراد جامعه مشخص شده است هم جای خود را دارد چرا که اگر عدالت در این موضوع به درستی به کار برده شود بایستی شاهد به زیست بودن همه‌ی شهروندان باشیم.